کد خبر: 1224968
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
تصاویر «نون خ» قرار نیست صرفاً کارت پستالی باشد و به اثر سنجاق شود، بلکه اقلیم و جغرافیا در سریال «نون خ» شخصیت دارد. انتخاب لوکیشن و جنس فیلمبرداری و سلیقه کارگردان نون خ در استفاده از موسیقی و اقلیم و لباس و لهجه در تاریخ سریال و فیلمسازی ایران بی‌نظیر است
 جواد محرمی
جوان آنلاین: در تاریخ فیلم و سریال‌سازی ایران کمتر اثری را می‌توان سراغ گرفت که از اقلیم استفاده‌ای درست و بجا کرده‌باشد، اما سریال نون خ این شب‌ها مناظری پیش چشم ایرانی‌ها می‌گذارد که خیلی برایمان تازگی دارد. 
سینما تا حالا از سیستان و بلوچستان صرفاً تصویری به بیرون ارائه داده بود که در بیابان‌های خشن و قاچاقچیان مواد‌مخدر و فقر و فلاکت خلاصه می‌شد، اما ما این شب‌ها با تماشای نون خ متوجه شدیم در این قطعه از سرزمین ایران چه جاذبه‌هایی پنهان بوده است. 
ما به تدریج فهمیدیم این تصویری که سینمای ما سال‌ها از سیستان و بلوچستان مخابره می‌کرد، همان چیزی بود که اتفاقاً دشمنان ایران می‌پسندیدند. سرزمینی در چنبره تروریست‌ها که محرومیت و فقر اتفاقات آن را توجیه‌پذیر می‌کرد، اما گر چه این می‌تواند بخشی کوچک از واقعیت باشد، اما کوه یخ حقیقت این استان زیر آب مخفی مانده بود و گویی توافقی نانوشته وجود داشت که صرفاً همان نوک کوه مقابل چشم‌ها باشد. 
 
 یک سانسور سینمایی تاریخی 
ما تدریجاً به این آگاهی رسیدیم که اراده‌هایی وجود داشته تا از ایران در سینما جاذبه‌ها و زیبایی‌های فرهنگی، قومی و ملی انعکاس پیدا نکند و روایت‌ها و تصاویر خلاصه در فقر و فلاکت و تنش و التهاب باشد. ما دانستیم این حجم از سانسور ایران که از ابتدای ورود دوربین و سینما تلویزیون و سینما را فراگرفته و لزوماً ربطی هم به پس از انقلاب اسلامی ندارد و نمی‌تواند طبیعی باشد. حقیقت ماجرا این است که ما تا به حال شاهد ارائه یک تصویر کنترل شده از ایران بوده‌ایم. 
 
 «نون خ» ما را به وجد می‌آورد 
برای همین هم هست که این شب‌ها وقتی سریال نون خ را می‌بینیم و استفاده درست از اقلیم در این اثر را مشاهده می‌کنیم، از آنجا که شاهد نوعی خرق عادت در نمایش جامعه و جغرافیای ایران هستیم ناخودآگاه به وجد می‌آییم. اینکه کارگردان چه اندازه خلاقانه و چشم‌نواز از خانه‌های چوبی و بچه‌های پرتعداد و جغرافیای به ظاهر بدوی به سود فرهنگ و سینما و هنر استفاده کرده، لذتبخش است. 
 
 عمق میدان‌های بی‌نظیر 
انتخاب لوکیشن و جنس فیلمبرداری و سلیقه کارگردان نون خ در استفاده از موسیقی و اقلیم و لباس و لهجه در تاریخ سریال و فیلمسازی ایران بی‌نظیر است. لنز دوربین نون خ از نشان دادن پس‌زمینه‌هایی که عمق میدان آن پهنای یک روستای زیباست، ابایی ندارد. تصاویری که برای بیننده خسته ایرانی قطعاً چشم‌نواز و آرام‌بخش است. نکته دیگر بازتاب ساد‌گی، صمیمیت و صفای مردمانی است که ما به دلیل کم‌کاری صداوسیما و سینما چیز زیادی از آن‌ها نمی‌دانیم. خوبی ماجرا این است که کارگردان از این مردمان صرفاً به عنوان به اصطلاح اکسسوار و برای پر کردن صحنه استفاده نکرده‌است و از مردم این خطه واقعاً بازی می‌گیرد، به آن‌ها نقش می‌دهد و آن‌ها را به عبارتی بهتر حقیقتاً جلوی دوربین جان می‌دهد. مردم روستا صرفاً در پس‌زمینه سریال دیده نمی‌شوند و حضوری گرم و با نشاط مقابل دوربین نون خ دارند. این تجربه‌ای است که البته پیش از این، سیروس مقدم مشابه آن را در سریال پایتخت ارائه داده‌بود، اما از آنجا که جنس دوربین نون خ با پایتخت متفاوت است، ما شاهد عمق میدان‌های جذاب و به تبع آن تصاویر و صحنه‌های به شدت فراخ‌تر و ناب‌تری از اقلیم و جغرافیا هستیم. تصاویری که قرار نیست صرفاً کارت پستالی باشد و به اثر سنجاق شده باشد، بلکه اقلیم و جغرافیا در سریال نون خ شخصیت دارد. این شخصیت‌پردازی حساب‌شده فقط نمی‌تواند کار کارگردان باشد و قطعاً یک فکر و کار گروهی پشت آن نهفته است. حقیقتاً از فیلمبرداری تا طراحی صحنه در خدمت شخصیت دادن به اقلیم هستند. 
جالب است که این رویکرد مختص این سری از مجموعه نون خ است و ما در سری‌های پیشین که در استان کرمانشاه ساخته شده‌بود، فارغ از تیتراژ شاهد شکار عمق میدان‌های اینچنینی نبودیم و فضا‌ها بسته‌تر بودند. 
 
 اقلیم از جان فورد تا کوروساوا 
توجه به اقلیم بیش از همه در آثار فیلمسازان مهم تاریخ سینمای جهان، چون جان فورد و اغلب در فیلم‌های سبک وسترن قابل‌مشاهده است؛ آثاری که اهمیت جغرافیا و شخصیت دادن به اقلیم در آن‌ها غیرقابل انکار است. در فیلم‌های وسترن حتی اسب‌ها و گاو میش‌ها و پرنده‌ها هم شخصیت دارند و حضوری پرنشاط و زنده از آن‌ها مشاهده می‌کنیم تا حدی که حتی در انیمیشن لوک خوش شانس با درک این موضوع، شاهد شخصیت‌هایی از حیوانات هستیم که بوشفک و اسب لوک مهم‌ترین آن‌ها هستند. همین درک هنری سبب شد تا سینمای امریکا بتواند از طریق سبک وسترن برای این کشور دست به تاریخ‌سازی بزند. سرخپوستان و زندگی بدوی آن‌ها در سینمای امریکا می‌تواند بهترین مثال برای استفاده دقیق و درست از اقلیم باشد. آکیرا کوروساوا فیلمساز شهیر ژاپنی نیز در آن سوی عالم با آثار شاخصش نشان داد که درک هوشمندانه‌ای در استفاده از این موضوع دارد. البته رد پای اقلیم را می‌توان در برخی آثار در سینمای ایران هم گرفت. برای مثال امیر نادری در فیلم ساز دهنی و ناصر تقوایی با ناخدا خورشید در این وادی قدم گذاشته‌اند و مسعود کیمیایی با فیلم تنگسیر این تجربه را از سر گذرانده‌است. مرحوم عباس کیارستمی نیز با زیر درختان زیتون و خانه دوست کجاست به خلق چنین صحنه‌هایی نزدیک شده‌بود، اما این در یک سریال تلویزیونی واقعاً پدیده‌ای کم‌نظیر محسوب می‌شود. 
واقعاً دستمریزاد دارد، این بیرون آمدن از زندان ذهن‌های زنگ‌زده فیلمنامه‌نویس‌های ایرانی و باز کردن دریچه‌ای از ایران به روی مخاطب، کاری که نون خ برای ما انجام داده و اگر صداوسیما این اتفاق را درک کند و تمام سریال‌هایش را به این سمت ببرد شاهد یک نوزایی تصویری به سود مخاطب خواهیم بود. 
این شب‌ها ما یک شمایل کاملاً بی‌نظیر از فرهنگ و اقلیم از سیستان و بلوچستان دیدیم و بیشتر از قبل متوجه شدیم سینما و سریال‌سازی در ایران تا حالا چقدر حبس در فضا‌های بسته آپارتمان‌ها در تهران بوده و مردم از تماشای یک ایران رنگارنگ محروم بو‌ده‌اند. این اگر یک بازگشت از مسیر انحرافی پیشین و گام نهادن در مسیری تازه باشد، می‌توان آن را به فال نیک گرفت.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۱ - ۱۴۰۳/۰۲/۰۱
0
0
آرزو دارم سعید آقاخانی عزیز وعوامل نون خ را از نزدیک ببینم
بابک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
0
0
کاش همیشه روزنامه جوان فارغ از تعصبات جناهی، واقعیات را بگوید. با تحلیل نویسنده در مورد سریال صد در صد موافق هستم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار